از سال 1386 زمزمههایی در میان کارشناسان پیچید که نرخ باروری و رشد جمعیت با سرعت در حال کاهش است و طی چند دهه آینده کشور با پدیده غالب سالمندی مواجه خواهد شد. از آغاز دهه نود شمسی بود که نرخ باروری به زیر سطح جایگزینی رسید و زنگ خطر برای رشد منفی جمعیت به صدا درآمد و کارشناسان پیشبینی کردند این مقدار در سال ۱۴۲۵به صفر خواهد رسید و پس از آن منفی خواهد شد.
در تعریف نرخ جانشینی گفته شده که اگر زن و شوهری در طول حیاتشان فقط ۲ فرزند را به عنوان جانشینان خود درجامعه به وجود آورند، باید نرخ باروری حداقل ۲ باشد و با اضافه کردن ۰٫۱ هم به دلیل وجود احتمال مرگ و میر در جامعه سطح جانشینی ۲٫۱ تعریف می شود. یعنی اگر هر مادری در طول دوره بالقوه باروری 2.1 فرزند به دنیا بیاورد آنگاه میزان جمعیت ثابت خواهند ماند. اما شاهد هستیم که براساس آمار رسمی در حال حاضر نرخ باروری در کشورمان به 1.7 رسیده و بدین معنی است طی سه دهه آینده رشد جمعیت کشور منفی خواهد بود و شاهد کاهش جمعیت هستیم.
بسیاری از کارشناسان معقتد هستند که مهمترین عامل پیدایش بحران جمعیت در کشور مقوله ازدواج است. وقتی نرخ ازدواج به دلایل مختلف کاهش مییابد، به تیع آن بحران فرزندآوری و سالمندی هم چند دهه بعد خود را نمایان میکنند. علی رغم تصویب قانون و الزام دولت ها و سازمان های مختلف، اما شاهد هستیم که ازدواج جوانان نه تنها آسان نشده بلکه هر روز سخت تر می شود؛ همه شعار «ازدواج آسان» می دهند ولی جوانان به چشم هفت خوان رستم بدان نگاه می کنند.
بررسی آمارها نشان می دهد تا اوایل سال ۹۰ تعداد ازدواج در کشور افزایش قابل چشمگیری داشته و با نسبت زیادی بر طلاق غلبه کرده بود، اما از سال ۹۱ نمودار ازدواج نزولی شد و در مقابل میزان طلاق افزایش پیدا کرد. از آن زمان تاکنون آمار طلاق نه تنها کاهش پیدا نکرده و متوقف نشده بلکه سال به سال نیز رشد نشان می دهد. بر اساس آمارهای موجود از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ آمار طلاق های ثبت شده در کشور ۷۷ درصد افزایش نشان می دهد که زنگ خطر و هشدار جدی برای خانواده ها است.
با سخت تر شدن ازدواج میان جوانان، نباید انتظار حل بحران فرزندآوری را داشت. طبق آخرین سرشماری در کشور، تعداد افرادی که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اند، اما هنوز به سن تجرد قطعی نرسیدند یک میلیون و ۸۱۰ هزار نفر است. به افرادی که از سن تجرد قطعی عبور کرده باشند، مجردان قطعی می گویند و تعداد آنها در کل کشور ۲۲۰ هزار نفر است. ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مجرد هرگز ازدواج نکرده در کشور داریم و در مجموع جمعیت مجردان ایران به رقم ۱۳ میلیون و ۸۳۰ هزار نفر می رسد!
این آمار نشان می دهد که شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و... در کشور چنان است که ازدواج از نظر جوان ایرانی مسیری پر پیچ و خم و مملو از مشکلات و سختی هاست؛ بر اساس آمار تاکنون بیش از ۱۳ میلیون از جمعیت کشور که بیشتر آن جوانان هستند، ترجیح دادند مسیر زندگی را به تنهایی طی کنند و این زنگ خطری است که از سال ها پیش به صدا درآمده است.
سخت شدن معیشت، نبود امنیت شغلی، دستیابی بسیار سخت به شغل، حرکت به سمت الگوهای جایگزین و تغییر سبک زندگی از دلایل کاهش میزان ازدواج در کشور است. با تشدید روند سخت تر شدن ازدواج باید از سویی منتظر گسترش پدیده های ضداخلاقی و از سوی دیگر تشدید مشکلات راهبردی از جمله کاهش جمعیت، گسترش طبقه سالمند و... باشیم.
«سونامی خاکستری» تعبیری است که جمعیتشناسان برای افزایش جمعیت سالمند به نسبت جمعیت جوان و فعال (سنین ۱۸ تا ۳۵ سالگی) بکار میبرند. دو جمعیتشناس و آمارپژوه آمریکایی به نامهای «فیلیپ لانگمن» و «نیکولاس ابرشتات» با پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که نرخ باروری در ایران در سه دهه اخیر، دو سوم معادل ۷۰ درصد به نسبت دهههای قبلتر کاهش یافته و ایران حیرتانگیزترین سرعت کاهش نرخ باروری را در میان همه کشورهای جهان به خود اختصاص داده است.
آنطور که لانگمن گفته است تا سال ۲۰۳۰ (۱۱ سال دیگر) تعداد سالخوردگان در ایران از کودکان بیشتر خواهد بود. همچنین محمدجواد محمودی، رئیس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید: «سرعت و شدت کاهش باروری در ایران با شیب تندتری از سایر کشورها مشاهده میشود. در ایران سال ۱۳۹۴ حدود ۱۰ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال سن داشتهاند. در ۳۵ سال آینده یعنی سال ۱۴۲۹ در صورت ادامه یافتن روند کاهش رشد جمعیت، درصد سالخوردگی جمعیت ایران به ۳۳ درصد افزایش خواهد یافت».
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، برای شناسایی عوامل بازدارنده فرزندآوری پژوهشهایی ملی انجام شده است. طبق نتایج پژوهش ملی فوق، نگرانی از آینده تحصیلی و شغلی فرزندان، افزایش مشکلات اقتصادی با آمدن فرزند جدید، درآمد ناکافی و نداشتن مسکن مناسب در 4 رده اول انتخاب پاسخگویان در بیان عوامل بازدارنده فرزندآوری بودهاند.
بررسی سرعت کاهش فرزندآوری زنان ایرانی به روایت آمار جهانی
حل این مسائل تا حد زیادی به ساختارهای پشتیبان در بحث جمعیت مربوط است؛ این ساختارها برای اثرگذاری باید ماهیتی حقوقی و قضایی داشته باشند؛ بیمهها، مشوقهای فرزندآوری و... از این دستهاند؛ قوه مجریه و مقننه باید قوانینی را تدوین کنند که پشتیبان فرزندآوری باشد.
در پایان باید تاکید کرد که مهمترین مسئله در چرایی گسترش سریع بحران فرزنداوری در کشور، نگاه درجه چندمی مسئولان به این مسئله است. عدم تصویب لوایح حمایتی، عدم اجرای لوایح تصویبشده از سوی دولت به بهانه نداشتن بودجه لازم و نگاه لیبرالیستی در حوزه مسائل اجتماعی باعث شده تا در زمینه ساختارهای حمایتی خلأ قانونی داشته باشیم. در واقع باید گفت که در حال حاضر در کشور به مسئله جمعیت به عنوان استراتژیک نگاه نمیشود که نتیجه آن بحران خاموش سالمندی جمعیت طی سه دهه آینده خواهد بود.